نوشته شده توسط : مونا اسدی

 4 مورد که مردان از همسرشان پنهان می کنند


پنهان کاری مردان

مردها همیشه چیزهایی برای پنهان کردن دارند

 



 

مواردی در زندگی هر زن و شوهری است که امکان دارد از هم پنهان کنند. در این مطلب 4 موردی را معرفی می کنیم که تمام مردان از همسرشان پنهان می کنند.

صرف‌نظر از اینکه چند سال است ازدواج‌کرده‌اید و یا تا چه میزان نسبت به هم شناخت دارید، مردها بازهم چیزهایی برای پنهان کردن از شما خواهند داشت. در واقع مردان ممکن است در زمان‌هایی احساس ناامنی کنند و احساساتی شوند و باید به آن‌ها در بروز احساساتشان کمک کرد. به همین منظور از یک درمانگر خواسته‌ایم تا در این باره توضیحاتی را ارائه کند.
 
مردها همیشه چیزهایی برای پنهان کردن دارند
اولین چیزی که مردان از همسرشان پنهان می کنند : مردها نیز گاهی در مورد ظاهر خود احساس ناامنی می‌کنند

ممکن است شما بعد از یک کلاس ورزش یک لباس جذاب به تن کنید و از او بخواهید تا نظرش را به شما بگوید. اما مردها صبر نخواهند کرد که شما در مورد تناسب‌اندام آن‌ها قضاوت کنید. مردها همیشه دوست دارند که بدانند همچنان در نگاه شما جذاب هستند یا خیر. همه مردها این‌گونه نشان می‌دهند که اعتمادبه‌نفس داشته و احساس امنیت می‌کنند، اما همیشه نیاز دارند که بدانند در دید شما همچنان جذاب هستند. به همین خاطر بهتر است همیشه خانم‌ها به‌صورت کلامی به همسرشان بگویند که او همچنان مرد جذابی است. به او بگویید که چرا فکر می‌کنید که در کنار او خوشبخت هستید. اگرچه ممکن است تظاهر کنند که اصلاً برایشان مهم نیست اما در اصل کلمه به کلمه حرف شما را با روح خود جذب می‌کنند.

مردان از همسرشان پنهان می کنند که نمی‌دانند چگونه احساسات خود را بروز دهند
از لحاظ روحی مردان نسبت به زنان کمتر احساساتی هستند و معمولاً نمی‌توانند به راحتی در مورد نگرانی‌های خود صحبت کنند. البته دلیلش آن نیست که احساس ندارند بلکه به این دلیل است که معمولاً به آن‌ها یاد داده شده است که خودشان از پس این‌گونه مشکلات به تنهایی بر بیایند و آن را بروز ندهند؛ همیشه می‌شنوند ” مرد که گریه نمی‌کند!”.

به همین دلیل شگفت‌زده نشوید اگر نمی‌تواند بعد از یک مشاجره یا به دلیل کار کردن شما تا دیروقت به راحتی به شما بگوید که واقعاً ناراحت شده است. از طرف دیگر نیز ممکن است این مرد احساس کند که نگرانی‌ها و ناراحتی‌هایش نادیده گرفته شده است که این مسئله خود می‌تواند در خل و خوی او تأثیرگذار باشد.

حال چه می‌توان کرد؟ یک زن تنها می‌تواند مشوق و صبور باشد. احساسات خود را واضح به زبان بیاورید و صبر کنید تا او نیز زبان باز کند و سعی کنید در ابراز احساسات به او کمک کنید.
 
مردان از همسرشان پنهان می کنند که به شدت به او وابسته هستند


مردها به راحتی می‌توانند نقش حمایت گر و تأمین گر را به عهده بگیرند. اما تنها تعداد کمی از آن‌ها کمک دیگران را می‌پذیرند. حتی اگر این حمایت از طرف همسرشان باشد. مردها در محل کار یا باشگاه دوستان زیادی دارند اما کمتر پیش می‌آید که دوستی داشته باشند که همه احساس ایشان را بفهمد و کاملاً درکشان کند. مردها واقعاً دوست دارند که به حمایت همسرانشان تکیه کنند اما درعین‌حال دوست ندارند که ضعیف به نظر برسند.

به همین دلیل فراموش نکنید که معشوقه، همسر و بهترین دوست شوهرتان باشید. یادتان باشد که در مورد مسائل کاری از او سؤال بپرسید و یا از او بخواهید در مورد مسائلش با شما صحبت کند. اگر به نظرتان می‌رسد که استرس دارد به او بگویید که می‌تواند با شما صحبت کند، حتی اگر ابتدا بگوید که مشکلی نیست. وقتی صحبت می‌کند کاملاً به او گوش دهید و از پاسخگویی به او نترسید.
 
مردان از همسرشان پنهان می کنند که از در آغوش کشیده شدن لذت می‌برند
ممکن است که حتی حوصله رابطه جنسی را نداشته باشد اما این به آن معنا نیست که دوست ندارد او را در آغوش کشیده و نوازش کنید. مردها نیز مانند زن‌ها از در آغوش کشیده شدن و نوازش شدن لذت می‌برند. می‌توانید این کار را بیشتر انجام دهید. دستان او را بگیرید، شانه‌هایش را نوازش کنید هنگام خواب به او نزدیک شوید. شاید گاهی رابطه جنسی هم پیش بیاید اما تنها گرفتن دستان او و یا لمس شانه‌هایش نیز می‌تواند برایش قوت قلبی باشد که نیاز دارد.



:: موضوعات مرتبط: زناشویی , ,
:: برچسب‌ها: زناشویی , دانستنیهای ازدواج , همسریابی , سایت همسریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 23 ارديبهشت 1394 | نظرات ()
نوشته شده توسط : مونا اسدی

 داستان زیبای شخصی که فقط یک روز زندگی کرد


داستانی زیبا درمورد شخصی که یک روز زندگی کرد و قدر زندگی را دانست.

 




دو روز مانده به پايان جهان تازه فهميد كه هيچ زندگی نكرده است، تقويمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود.

پريشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بيشتری از خدا بگيرد، داد زد و بد و بيراه گفت، خدا سكوت كرد، جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سكوت كرد، آسمان و زمين را به هم ريخت، خدا سكوت كرد
 
به پر و پای فرشته ‌و انسان پيچيد، خدا سكوت كرد، كفر گفت و سجاده دور انداخت، خدا سكوت كرد، دلش گرفت و گريست و به سجده افتاد، خدا سكوتش را شكست و گفت: "عزيزم، اما يك روز ديگر هم رفت، تمام روز را به بد و بيراه و جار و جنجال از دست دادی، تنها يك روز ديگر باقی است، بيا و لااقل اين يك روز را زندگی كن"


لا به لای هق هقش گفت: ' اما با يك روز... با يك روز چه كار می توان كرد؟ ...'


خدا گفت: 'آن كس كه لذت يك روز زيستن را تجربه كند، گويی هزار سال زيسته است و آنكه امروزش را در نمی‌يابد هزار سال هم به كارش نمی‌آيد'، آنگاه سهم يك روز زندگی را در دستانش ريخت و گفت: 'حالا برو و يک روز زندگی كن'

او مات و مبهوت به زندگی نگاه كرد كه در گودی دستانش می‌درخشيد، اما می‌ترسيد حركت كند، می‌ترسيد راه برود، می‌ترسيد زندگی از لا به لای انگشتانش بريزد، قدری ايستاد، بعد با خودش گفت: 'وقتی فردايی ندارم، نگه داشتن اين زندگی چه فايده‌ای دارد؟ بگذارد اين مشت زندگی را مصرف كنم'

آن وقت شروع به دويدن كرد، زندگی را به سر و رويش پاشيد، زندگی را نوشيد و زندگی را بوييد، چنان به وجد آمد كه ديد می‌تواند تا ته دنيا بدود، می تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشيد بگذارد، می تواند ....


او در آن يك روز آسمانخراشی بنا نكرد، زمينی را مالك نشد، مقامی را به دست نياورد، اما....
اما در همان يك روز دست بر پوست درختی كشيد، روی چمن خوابيد، كفش دوزدكی را تماشا كرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد و به آنهايی كه او را نمی‌شناختند، سلام كرد و برای آنها كه دوستش نداشتند از ته دل دعا كرد، او در همان يك روز آشتی كرد و خنديد و سبك شد، لذت برد و سرشار شد و بخشيد، عاشق شد و عبور كرد و تمام شد.

 او در همان يك روز زندگی كرد
فردای آن روز فرشته‌ها در تقويم خدا نوشتند: ' امروز او درگذشت، كسی كه هزار سال زيست! '
 
زندگی انسان دارای طول، عرض و ارتفاع است؛ اغلب ما تنها به طول آن می انديشيم، اما آنچه که بيشتر اهميت دارد، عرض يا چگونگی آن است.

امروز را از دست ندهيد، آيا ضمانتی برای طلوع خورشيد فردا وجود دارد!؟



:: موضوعات مرتبط: مطالب جالب و خواندنی , ,
:: برچسب‌ها: مطالب خواندنی , داستان خواندنی , مطالب جالب , همسریابی , سایت همسریابی ,
:: بازدید از این مطلب : 111
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 8 ارديبهشت 1394 | نظرات ()